تبسمتبسم، تا این لحظه: 12 سال و 6 روز سن داره

تبسم زندگیمون

فرشته ای از سوی خدا...

چادرمو سر میکنم.جا نمازمو پهن...توجهم به تو نیست...بلند میشم تا نیت کنم...دام میزنی مااااامان؟؟؟مااماااااااااان؟؟؟برمیگردمو نگات میکنم...چادرتو میاری ومیدی به من تا سرت کنم...رو به جانمازم می ایستی ومن غرق تماشات میشم.دستاتو بالا میگیری ومیگی الله... بعدسرتو رو مهر میزاری....پیش خودم میگم خدایا الان تو چه فکریه؟؟؟ایا فقط تقلیده؟؟؟نه فقط تقلید نیست ...میدونم...باور دارم که تو میشناسی خدامونو.همونی رو که بهت روح دمیده...همونکه تو رو تو اغوشم گذاشته...تو میفهمی درکش میکنی...شاید حتی اون با تو سخن میگه...نوازشت میکنه...چون تو فرشته ی اونی...پاکی...معومی...شاید شبها وقتی لبخند میزنی ومن محو لبخند قشنگت میشم تو محو نگاه اونی...شاید به خوابت میاد.....
29 تير 1392
1